۱۴۰۲ فروردین ۱۴, دوشنبه

صبا راهی : سی آی ای فیلم شکنجه کردن یک زن توسط ساواک را...

 

سی آی ای فیلم شکنحه کردن یک زن توسط ساواک را..

 

(در حاشبه حرفهای ساواکی بی همه چیز احمد فراستی)

 

نقل قولی از رابرت فیسک روزنامه نگار و تحلیل گر  بازنشسته خاورمیانه را بازگو میکنم. او در مقاله ای تحت عنوان (هیچکس نباید بخاطر عقیده اش شکنجه یا کشته شود ) در لینک زیر مینویسد:

او، حسنن هیکل روزنامه نگار مصری بود که برای اولین بار نوشت: چگونه سی آی ای فیلم شکنجه کردن یک زن توسط پلیس مخفی(ساواک) شاه را برای به حرف درآوردن او دست به دست بین پلیس مخفی سایر کشورها می گرداند تا آنها یاد بگیرند که چگونه یک زندانی زن را با اعمال اینگونه  شکنجه ها وادار به حرف زدن کنند."

سی آی ای مامور تغییر رژیم ها و عوض کردن صندوق های رای به نفع امپریالیست ها و تعلیم انواع و اقسام شکنجه ها به دستگاه سرکوب نوکران است. سالهاست دولت آمریکا بودجه های کلان صرف این ماموریت سی آی ای میکرد تا نقشه های شوم امپریالیستها را برای غارتگری، جنگ افرزوی و استثمار کارگران و زحمتکشان توسط نوکرانش به اجرا در آورد.

اما چندین سال پیش در پی کسری بودجه های جنگی، آمریکا از بودجه ماموریت های مستقیم تغییر رژیم توسط سی آی ای نیز کاسته است! و ماموریت آنها را در عوض به مزدوران یا بهتر بگویم نوکران آینده اش واگذار نموده با بودجه هایی بسیار نازل!

پرویز ثابتی یکی از حقوق بگیران سی آی ای میباشد! و این حقوق برای خوردن و خوابیدن آن دژخیم ساواک شاه نبوده و نیست بلکه برای برنامه ریزهای ددمنشانه ایست که این مزدور در آن تبحر خاص دارد, تبحری که طبق گفته حسنن هیکل, فیلم شکنجه کردن یک زن توسط ساواک توسط سی آی ای دست به دست بین پلیس مخفی کشورهای دیگر یاد بگیرند که چگونه یک زنداین زن را با اغمال اینگونه شکنجه ها وادار به حرف زدن کنند."

حال امروز ساواکی های منفور میدان دار شده اند، همان هایی که همکارانشان در ایران ماندند و به دستگاه سرکوب ملاها نحوه های شکنحه را یاد دادند و امروز با بی شرفی تمام رژیم ملا شاهی را جنایت کار مینامند!

آیا نباید یقین داشت که قتل مهسا امینی را ساواکی های بخدمت در آمده وزارت اطلاعات ملا شاهی با برنامه های ساواکی های خارج از کشور به اجرا در آوردند؟ و یا سایر قتل ها؟ و یا حملات شیمیایی به مدارس؟ تا مردم را در این روزهای دهشتناک عاصی تر کنند؟ تا راحت بتوانند برنامه های شوم "پهلوی"را پیاده کنند؟

ساواکی ها بی شرف های بی همه چیز امروز فریبکارانه ملاهای بیسوادی که شاه شان آنها را مورد " مرحمت" خود قرار میداد، بودجه های مخصوص به تربیت طلاب میداد را " جنایتکار" می نامند! مضحک است, نیست؟ ملاها این جنایات را از کی و از کجا یاد گرفتند؟

که امروز ساواکی های بی شرفی مثل فراستی با توپ و تشر میگوید" چرا از خونه هاتون بیرون نمی یاین"

ساواک برنامه ریزی میکند، یاسمین ( معروف به زهرا خانم خمینی) پهلوی تربیت شده ساواک فتوا صادر میکند، و رضا پهلوی, بچه دیکتاتور سرنگون شده, با لبخند موذی اش فریبکارانه میگوید مرا با گذشته قضاوت نکنید!

از همه بدتر میگوید اول شما به من رای بدهید مرا وکیل کنید بعد که رفراندم شد تصمیم نوع رژیم و چه و چه را در باره اش حرف میزنم! فکر میکند که همه یک مشت لمپن شعبان واقعا بی مخ هستند که مثل گوسفند حرفهای او را بع بع کنند و جلوی پایش بلند شوند! نه خیر! جناب رضا پهلوی بالا بری پایین بیایی تو یک بچه ستمگر هستی، بچه ی یک دیکتاتور یک مستبد یک قاتل! تو هیچ سندیت اجرایی برای " انشا" های سوزناکت نداری! چرا که در کنارت همسرت فتوای قتل صادر میکند، فتوای خط زدن کشتار مجاهدین توسط رژیم ملاشاهی از لیست کشته شدگان میدهد، ساواکی های بی همه چیز ت شعبان بی مخ ها یت را برای تعرض به مخالفین سلطنت گله وار وارد میدان میکنند، و تو خفه خون میگیری  و این به چه معنی جز تایید آنهاست!

برو جمله حسنن هیکل را در بالای این نوشته بخوان بعد ببین اگر ذره ای شرف در وجودت ذره ای وجدان در وجودت یافتی باز هم مدعی رهبری میشوی؟ پرویز ثابتی ات که رذیلانه منکر شکنحه میشود، پدرت  به مصاحبه گر آمریکایی  که گفته بود ساواک شت و شکم زندانیانی سیاسی را با هیتر میسوزاندمیگفت : چنین نیست حتما پشت شو خارنوده بوده "ببین با این وصف کسی به تو اعتماد میکند بجز شعبان واقعا بی مخ هایت و "زهرا خانم"ت!

درست پس از حرف زدن فراستی در استراسبورگ در دوازدهم فروردین ماه,  حملات شیمیایی به مدارس شروع میشود؟ آیا نباید از خود بپرسیم که این مزدوران اطلاعاتی رژیم همان ساواکی های شاه نیستید که سی آی ای " سرمشق" شان برای سایر سازمانهای سرکوبگر کشورهای دیگر قرار داده بود؟

از ساواکی رذل تر, فاسدتر, پست تر, بیمارتر, خودش است, چرا که او بود که به شکنجه گران اسلامی  شکنجه کردن را " یاد" داد و زحمت سی آی ای را کم کرد!

 مرگ بر رژیم ملاشاهی نوکر امپریالیسم با هر جناح و دسته جانی آن

صبا راهی

چهاردهم فروردین هزار و چهارصد و دو

 

هیچکس نباید به خاطر عقایدش شکنجه و کشته شود! رابرت فیسک

نوشته را در لینک زیر بخوانید استفاده از نوشته و نقل او به معنی تایید دیدگاه های سیاسی این روزنامه نگار نیست اگر چه نسبت به سایر روزنامه نگاران مسئولیت های انسانی اش( همان وجدان) اغلب بر مسئولیت حرفه اش غلبه میکند.

( 1)

 

http://www.independent.co.uk/voices/comment/robert-fisk-on-the-cia-torture-report-once-again-language-is-distorted-in-order-to-hide-us-state-wrongdoing-9924501.html

 

 

۱۴۰۲ فروردین ۱۱, جمعه

برای صادق فولادی وند- کاری از بچه های اعماق

 

برای صادق فولادی وندا

کفاش گلهای رنج

کاری از بچه های اعماق

کلیپ بالا کاری از بچه های اعماق در باره صادق فولادی وندا میباشد که توسط رژیم اسلام شاهی

بازداشت شده، شکنجه و بعد هم در حالیکه دستانش را بسته بودند او را خفه کرده و در

کانال آب پیکر او را رها کردند. ماشین کُشتار رژیم اسلام شاهی را باید از حرکت انداخت

و تمام ارگان های سرکوب آنرا  با رژیم ددمنش اسلام شاهی نابود ساخت. 


نابود باد سیستم سرمایه داری کارگر کُش در هر شکل و شمایل

نابود باد رژیم اسلام  شاهی با تمام جناح و دسته های جنایتکار آن

نابود باد ستمگر    چه شاه باشه چه رهبر 

زنده باد سوسیالیسم

صبا راهی

یازدهم فروردین هزار و چهارصد و دو


۱۴۰۱ اسفند ۲۷, شنبه

در ستایش مقاومت عاشقان خلق - صبا راهی

در ستایش مقاومت عاشقان خلق


پیرامون مصاحبه رفیق کبیر اشرف دهقانی با رادیو زمانه


مقدمه:

 

دوران سیاه ستم شاهی برای نسل ما که آنرا با پوست و گوشت خود لمس کرده است یادآور خفقان مطلق، سرکوب، سر به نیست کردن معترضان به فاصله عمیق طبقاتی، بگیر و به بندهای ساواک مخوف،تجاوز به زندانیان سیاسی، و از همه مهمتر شکنجه های قرون وسطایی ساواک به رهبری شکنجه گر معروف پرویز ثابتی، بیمار روانی که از شکنجه کردن زتدانیان سیاسی سازش ناپذیری که زیر شکنجه های جانوران ساواک مقاومت میکردند لذت جنسی میبرد ، بود. آن روزها پرویز ثابتی بیش از هر چهره منفور ساواک برای نسل ما شناخته شده بود، به ویژه وقتی که تروریست بودن "خانواده گی" او در ماجرای خرید زنش از کفش فروشی شارل ژوردن به اثبات میرسد، وقتی که کیف پولش را در خانه جا گذاشته بود و حین خرید متوجه نبودن کیف پولش شده بود به فروشنده " دستور" میدهد که کیف تمام افرادی که در مغازه بودند را بگردند، در آنجا خانمی به این امر اعتراض میکند و زن پرویز ثابتی از " محافظ" ش میخواهد که با گلوله دهان آن خانم معترض را ببندد، و محافظ  زن آدم کُش پرویز ثابتی در روز روشن جلوی چشم انظار دستور قتل را اجرا میکند. و این خبر مثل بمب در همان روز در تهران پیچید.

در آن روزهای سیاه ارتجاع و ستم شاه نوکر امپریالیستها و ساواک دست پرورده سی آی ای و موساد، چنین به مردم القا میشد که شاه " سایه خدا" ست و تاج و تخت او ابدی ست! در نتیجه ظلم و نابرابری طبقاتی از دید دیکتاتوری شاه امری طبیعی میبایست جلوه میکرد، هر چه ظالم تر دوران حکومت طولانی تر! اما جنین فرضیه یی بسیار غلط از آب در آمد، چرا که سیاهکل سرخ در روز 19 بهمن 1349 به شاه دیکتاتور اعلان جنگ داد و خواب را از چشم آن ظالم برای همیشه ربود! و پس از آن تشکیل سازمانی با نام پر افتخار چریکهای فدایی خلق ایران، که به دلیل مبارزات بی نظیر آگاهانه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک خود, کمونیست های راستین, فداکار و سازش ناپذیر نام گرفتند، و الگوی مبارزاتی نسل ما در ایران و خاورمیانه شدند، هشت سال تمام زمین را زیر پای شاه و ساواک مخوفش به جهنمی برای سرنگونی تاج و تخت ننگینش تبدیل ساخت، امید را در دل مبارزین راه آزادی و برابری طبقاتی روشن ساخت و آنان را به میدان مبارزه کشاند و چنان شد که همگان شاهد بودند که شاه ظالم قدر قدرت با چشم گریان از مملکت( با سرقت ثروت مردم ) فرار کرد.

نسل ما بدلیل روی کارآوردن خمینی بجای شاه توسط اربابان شاه، فرصت نیافت که ستم های شاهنشاهی را مستند سازی کند، فرصت نیافت تا با پشتوانه مردم زندان اوین را به موزه تبدیل کند، چرا که خمینی همکار شاه را آورده بودند تا جنایاتی را که شاه فرصت انجامش را پیدا نکرده بود او مرتکب شود که تا به امروز همگان شاهد هستند.

اما اینروز ها که بچه ی شاه ستمگر  دُم در آورده، و به یاری رسانه های امپریالیستها پا به میدان برای " نجات ایران" بخوان نوکری بیشتر برای امپریالیستها و سرکوب بیشتر تر, گذاشته است، پرویز ثابتی منفور بهمراه خانواده آدم کُشش نیز با به " میدان" گذاشتند تا " آمادگی آدم کُشی" خود را از "خود کاندید خوانده" بچه ی شاه دیکتاتور به نمایش بگذارند! از آنجاییکه پرویز ثابتی همواره منکر شکنجه زندانیان سیاسی میشد،این "پشتوانه" ای شده بود برای رضا پهلوی سارق دسترنج کارگران و زحمتکشان ایران، که موذیانه چهره ای " مهربان و وطن دوست" از پدر ستمگرش عرضه کند.

و انکار واقعیت و جلوه دادن " حق به جانبی" ساواک توسط بچه ی ستمگر سبب شد که زندانیان مقاومی چون رفیق فریبرز سنجری که بدلیل سازش ناپذیری و مقاومت زیرشکنجه های دهشتناک و قرون وسطایی ساواک توسط زندانیان سیاسی دیگر در دوران شاه به " رفیق پولاد" لقب گرفته بود در جلسه ای در اتاق چریکهای فدایی خلق در کلاب هاووس سخنرانی تخت عنوان شکنجه تحت رهبری پرویز ثابتی را ارائه داده و به شرح برخی از شکنجه ها که توسط مزدوران ساواک به ایشان اعمال شده بپردازد.

وقتی ما از شرایط دشواری در زندگی حرف میزنیم و یا با کسی دردل میکنیم شرح آن دشواری خود یادآور روز های تلخ و سخت است و گاه دردناک که بر ما گذشته است. اما وقتی یک زندانی سیاسی مقاوم از شکنجه هایی که بر او در مدت زندانی اش صحبت میکند دیگر موضوع دعوای خانوادگی و همسایگی و غیره نیست موضوع آن لحظه ها، ساعت ها، روزها و ماهها و سالهایست که او در یک محیط بسته بی هیچ حق دفاعی از خود، در حالیکه دست و پایش را نیز بسته اند,  توسط یک مشت بیمار روانی که از آزاد و اذیت دیگران لذت میبردند،با هر نوع وسیله ای مورد شکنجه های کشنده قرار میگیرد تا رفقای دیگرش که در بیرون از زندان مشغول مبارزه هستند را لو دهد، یا با ساواک مخوف همکاری کند، یا توبه نامه بنویسد و مورد " عفو ملوکانه" قرار بگیرد!

از خود بپرسیم مگر چریکهای فدایی خلق جرمشان چه بود؟ آنان به دفاع از خلق های محروم برخاسته بودند، آنان که اکثرا از مدارج بالای تحصیل و از نخبگان بودند و یا کارگران آگاه و روشنفکری بودند که بر اثر مطالعه آثار مارکس و لنین به حقانیت مبارزه چریکهای فدایی خلق پی برده و به صف مبارزه آنان پیوسته بودند، نه دنبال نام بودند و نه دنبال نان برای خود! آنان به راستی نان و آزادی را برای همه میخواستند.

بر عکس آنچه که امروز به عینه همه شاهد هستیم که بچه ستمگر در خارج نشسته و فرمان "خشونت پرهیزی" میدهد تا جوانان دست خالی به میدان روند و توپ دم گوشت همکاران پدر جلادش قرار گیرند تا او به " تاج شاهی" برسد!این تفاوت دو تفکر است یکی نان و نام را برای خود میخواهد آنهم با سرکوب و کشتار,  دیگری آگاهانه از همه چیز حتی از جان شیرین خود مایه گذاشته است تا نان و آزادی بین همگان به مساوی تقسیم شود!

امرو صبج وقتی صدای رفیق اشرف دهقانی، اسطوره مقاومت را شنیدم که با رادیو زمانه مصاحبه داشته و از شکنجه های خود برای اولین باز سخن گفته است، قلبم بار دیگر میخواست از حرکت بایستد، آخر مگر آدمی چقدر توان دارد؟ چه انگیزه ای میتواند اینهمه توان مقاومت را در یک فرد بالا ببرد, در حالیکه خودش را در یک اتاق شکنجه میکنند برادر نازنین ش را در اتاق کنار اتاق او آنچنان شکنجه کنند که قلب عاشق خلق او را بعد از چند روز شکنجه های جان فرسا از حرکت باز دارند!

آری اینان؛ چریکهای فدایی خلق، به راستی عاشقان خلق بودند، گمان نمیکنم کسی, بتواند توان مقاومت رفیق اشرف دهقانی را داشته باشد که برادرش، که آموزگار مبارزاتی او نیز بود، را در یک اتاق دیگر در کنار اتاق او شکنجه کنند و بعد هم او را بر اثر شکنجه بکُشند ولی او باز هم مقاومت کند، تا جان کمونیست های دیگر را بخطر نیندازد، و اینچنین الگوی مقاومت و سازش ناپذیری در سراسر جهان شود, مگر آنکه اشرف دهقانی باشد کمونیستی آگاه, مملو از عشق به خلق و تنفر از دشمن خلق! عاشقی از عاشقان خلق که در راهپمایی های  انقلاب با شکوه 57 خلق فریاد میزد : قدایی فدایی تو افتخار مایی!

رفیق کبیر اشرف دهقانی، بهروز داداش، بهروز داداش همه ی ما بود، بهروز داداش عزیر تمام ستمدیدگانی بود و هست که برای رهایی از ظلم و ستم طبقاتی مبارزه میکنند. اگر شما عاشقان خلق بودید خلق نیز عاشق شماست. چرا که با رفتارهای سیاسی خود، با مبارزه و مقاومت خود نشان دادید که نان و آزادی را برای همه میخواهید. کمونیست های راستین به راستی که شمایید!

سر تعظیم در برابر مقاومت و سازش ناپذیری شما عاشقان خلق و بهروز داداش خلق, رفیق بهروز دهقانی که هر لحظه با یاد جاودان او نفس میکشم و تمام چریکهای فدایی خلق که خستگی ناپذیر به دفاع از ستمدیدگان برخاسته بودند فرود میآورم. همیشه در قلب خلق جاودان است نام پر افتخارتان!

صبا راهی

 بیست و هشتم اسفند هزار و چهارصد و یک

 

 مصاحبه رفیق اشرف دهقانی با رادیو زمانه

https://www.radiozamaneh.com/757482

 

خواننده محترم برای آگاهی هر چه بیشتر نسل جوان از تاریح مبارزه طبقاتی و حکومت شاه و ساواک شکنحه گر و آدم کُش او در پخش اینگونه مصاحبه ها و نوشته ها یار باشیم. این حداقل کاریست که دستهای مهربان شما میتواند بر عهده بگیرد.

 

  

۱۴۰۱ اسفند ۱۷, چهارشنبه

نادر ثانی: فروش تی‌شرت ساواک، حرکتی وقیحانه از سوی ضدخلق

نادر ثانی: فروش تی‌شرت ساواک، حرکتی وقیحانه از سوی ضدخلق

 


سه‌شنبه ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۱، برابر با ۷ مارس ۲۰۲۳

در فضای مجازی با تصویری که می‌بینیدیعنی تبلیغ فروش تی‌شرت با آرم "ساواک" در "آمازن" و "رِد بابِل" - دو شرکت بزرگ تجاری اینترنتی- مواجه شدم.با وجود آنکه امر عجیبی نبود و به تجربه دیده بودم که از ساواکی جماعت هر کاری ساخته است،اما فکر اینکه چقدر این جماعت، پررو شده اند و تصور تاثیرات ناشی از این اقدام و احتمال نا آگاهی برخی به شکل خاصی "شوکه" ام کرد. نمی‌دانستم بخندم یا گریه کنم، نمی‌دانستم با پرچم حماقت چه باید کرد؟ آیا باید در عزای درک نازل تاریخی عده‌ای زانوی غم به بغل بگیرم؟ نمی‌دانستم فریاد بزنم یا صدای خود را در گلو خفه کنم. نمی‌دانستم و نمی‌دانم.

 

نمی‌توان از شرکتهایی مانند "آمازون" و "رِد بابِل" که این "کالا"ها را عرضه می‌کنند انتظار بیشتری داشت؛ سرمایه به دنبال سود هر چه بیشتر است وبه فکر حقایق تاریخی  و یا اصول انسانیت نمی باشد. اما آیا می‌توان از "انسانها" انتظار بیشتری داشت؟ فروش تی‌شرت‌هایی با مارک ساواک نخستین گامی نیست که در ماه های اخیر برای منحرف کردن انقلاب توده‌های ما برداشته شده است. هدف همانند آن است که در سالهای ١٣۵٦ و ١٣۵٧ بر انقلابی که می‌رفت تا رهائی‌بخش باشد رفت. خادمان سرمایه با استفاده از شیوه‌های گوناگون آنچه را که می‌رفت تا انقلابی راستین گردد، از مسیر آن منحرف کرده، آنرا به کج‌راه برده و به جای محمدرضا پهلوی و رژیم شاهنشاهی، مهره‌های سوخته سرمایه‌داری جهانی، روح‌الله خمینی و حکومت اسلامی را در مسیر حرکت توده‌های ستمدیده ما قرار دادند. آن‌بار آتش‌سوزی سینما رکس آبادان، کشتار ١٧ شهریور در میدان ژاله تهران، اخراج خمینی از عراق، عدم پذیرش او از جانب سوریه و لبنان، آوردن او به پاریس و او را در کانون تبلیغات رسانه‌ها قرار دادن از جمله گامهای حساب‌شده‌ای بود که وزنه حرکت را به سود ضدخلق متمایل کرد. آن‌بار بسیاری نمی‌دیدند که چه حادثه‌ای در شرف روی دادن است. این‌بار اما همه "می‌بینند"، اما شاید اهمیت آن‌را درک نکنند! آنچه این‌بار در مسیر راه "انقلابی رهائیبخش" قرار داده شده بسیار است. اندکی از این گامهای حساب‌شده را در اینجا می‌آورم:

·   یاسمین پهلوی با حمایت از شعارضدانقلابی "مرگ بر سه فاسد، ملا، چپی، مجاهد" مسیر حرکت نیروهای خودی را نشان می‌دهد.

·   رضا پهلوی، پس از سالها بی‌حرکتی سیاسی، در یک سری حرکات گوناگون تلاش به جمع‌آوری برخی از نیروها به دور خود کرد. این تلاشها سرانجام با حرکت "وکالت" به تماس‌گیری مستقیم رضا پهلوی با برخی از نیروهای سیاسی اروپایی و آمریکایی منجر شد. بدیهی‌ست که او در این راه از یاری‌گیری از نیروهای به‌غایت دست راستی چون وابستگان به حزب خارجی‌ستیز "دمکراتهای سوئد" ابایی نداشت.

·   در این راه او توانست با کمک امکانات مالی و رسانه‌ای بسیاری که در اختیار او و هم‌گامان او قرار گرفته است حرکات برنامه‌ریزی‌شده‌ای را در اروپا و آمریکا به وجود آورد. او در این گوشه از حرکات از یاری نه تنها افرادی چون حامد اسماعیلیون و افرادی شناخته‌شده از میدانهای کاری دیگر، که توانست از یاری برخی از نیروهای سابقاً "چپ" نیز برخوردار شود. چنین نیروهایی دانسته یا نادانسته خود را به چرخ پنجم دشمن مبدل ساخته و در خدمت او درآمدند.

·   رسانه‌های جمعی امپریالیست‌ها و به ویژه رسانه‌هایی مانند "من و تو"، "ایران اینترناشنال" و "بی. بی. سی." تمامی تلاش خود را در بیشتر جلوه دادن به حرکات نیروهای راست و حذف حرکات نیروهای مبارز و انقلابی به کار گرفتند.

·   بسیاری از افرادی که پیمان همکاری با رضا پهلوی بستند افرادی بودند که تا چندی پیش نه تنها از در مخالفت با جمهوری اسلامی در نیامده بودند، که به اشکال گوناگون با آن همکاری می‌کردند: از حامد اسماعیلیون که تا پیش از کشته شدن همسر و فرزندش در حال رفت و آمد به جمهوری اسلامی و شرکت در "انتخابات"های نمایشی آن بود؛ تا حمید فرخ‌نژاد که در آخرین نقش خود در جمهوری اسلامی در سریال "سقوط" که همین چند روز پیش (!!!!!) آخرین بخش آن در جمهوری اسلامی پخش شد در نقش یک مامور اطلاعاتی جمهوری اسلامی ظاهر شد. حالا اسماعیلیون، فرخ‌نژاد، فراهانی، عبادی، کریمی و .............. ایفاکنندگان نقش تازه‌ای هستند که اربابان رضا پهلوی در برابر او و آنان گذارده‌اند.

·   در این‌میان با آمدن افرادی چون پرویز ثابتی، مهره شناخته‌شده ساواک، به میدان، حرکتی تازه در میدان مبارزه به وجود آمد. پس از "رونمایی" از ثابتی پروسه تطهیر او و ساواک شدت گرفت. گروهی در اینجا و آنجا وقاحت را به آنجا رساندند که به یاوه مدعی شدند"انتقادی که به ساواک و ثابتی وارد است آن است که آنها ما را برای همیشه از شر وجود ملا، چپ و مجاهد راحت نکردند". چنین افرادی با سردادن چنین مزخرفاتی در واقع چهره به غایت ارتجاعی، ضدانسانی و پلید خود را نشان دادند. در پی برآمدن چنین پیام هائی با آمدن تصویر پرویز ثابتی در میان طالبان سلطنت و این پیام که او کابوسی برای مبارزان راه آزادی و برابری‌ست مواجه شدیم.

 

و حالا فروش تی‌شرتهای ساواک گام بعدی‌ست. ضدخلق غالب در ایران مورد تهاجم قرار می‌دهد، به زندان می‌اندازد، شکنجه می‌کند و می‌کشد و این ضدخلق با بیانی کاملاً آشکار پیام خود را برای مخالفان خود عرضه می‌کند: "اگر با ما نیستید، شکار بعدی ساواک خواهید بود. ما بدون شک ساواک را برای استقرار و بقای خود به کار خواهیم گرفت".

 

آری، اگر روح‌الله خمینی تا زمانی که در زیر درخت سیب نشسته بود چهره‌ای دروغین از خود نشان داده و با پوشاندن اهداف واقعی خود در تلاش بود که آنان را که با توجه به شرایط نا‌هنجار حکومت پهلوی در راه انقلاب گام برداشته بودند فریب دهد، طالبان سلطنت امروز چنین روپوشانی فریبنده‌ای به کار نمی‌برند. آنان به واضح فریاد سر می‌دهند که: ما برای گرفتن و در دست داشتن قدرت از هیچ حرکتی ابا نداریم. دست گدایی به سوی نیروهای بیگانه دراز می‌کنیم. چهره بزک‌شده خود  را به وسیله رسانه‌ها به توده‌ها عرضه می‌کنیم. از "شعبان بی‌مخ"های خود برای ترساندن و از میدان به در کردن مخالفین استفاده می‌کنیم. از همکاری با جنایتکاران دوران پهلوی و از آنان که تا دیروز دست در دست جمهوری اسلامی از اهرمهای فشار آن بودند استفاده می‌کنیم. نه تنها از همکاری با نیروهایی که ریشه در محافل نژادپرستانه و نازیستی دارند ابایی نداریم که از نمادهای جریانات ضدخلق استفاده می‌کنیم. به واقع این جوهر پیام سلطنت طلبان و تبلیغاتشان به نفع ساواک اهریمنی می باشد که این روزها آرمش بر تی شرت های عرضه شده در آمازون پدیدار شده است. 

از سایت گزارشگران

روز جهانی زن, روز جنبش سوسیالیستی کارگران زن را با روز هالووین و والنتاین اشتباه گرفته اند؟

 شاززه و بوروژاهای مفتخور, روز جهانی زن, روز جنبش سوسیالیستی کارگران زن را 

با روز هالووین و والنتاین اشتباه گرفته اند؟


تصویر لینک

۱۴۰۱ اسفند ۱۶, سه‌شنبه

صبا راهی: چرا شعار " زن زندگی آزادی" ترمز انقلاب تهیدستان است؟

 

 چرا شعار " زن زندگی آزادی" ترمز انقلاب تهیدستان است؟

 

به مناسبت هشت مارس روز جهانی زنان کارگر و زحمتکش

 

بی تردید هیج زنی در ایران(و در جهان) موافق حجاب اجباری نیست مگر امثال زهرا خانم رهنمورد که در بدو انقلاب 57 هم گفته بود 

حفظ حجاب اسلامی مهمتر از حفظ خلیج فارس است - کیهان مورخ ۹ آگست ۱۹۸۴  (1) و یا سایر دار و دسته رژیم اسلامی زن ستیز!

واقعیتی ست که زنان از همان اولین روز های زمزمه های حجاب اجباری بر علیه آن مبارزه را شروع کردند اما وقتی زنان شاغل  در همان روزهای تصویب حجاب اجباری به " دلایل " مختلف از ادارات و کارخانجات و .. پاکسازی شدند وقتی شهرنو را به آتش کشیدند و بعد تن فروشی را " اسلامی"؛ دیگر مسئله فقط حجاب نبود مسئله اقتصادی بود و یک لقمه نان! و چنین بود که حجاب چماقی شد در دست رژیم که معضل اقتصادی را  تا به امروز با آن سرکوب کند. و به همین علت بود که خمینی جلاد شارلان گفت "اقتصاد مال خر است ما برای نان انقلاب نکردیم برای اسلام انقلاب کردیم!"

 

اما به راستی مبارزه برعلیه حجاب اجباری به معنای مبارزه برای " سرنگونی رژیم اسلامی" میباشد؟ یا بر عکس رفرم است و ترمز انقلاب گرسنگان, بی خانمانان, محرومان,کپرنشینان زاهدان، حلبی آباد ها، لاسیتک سقف ها، کارتن خواب ها؛ گورخواب ها، بیکاران کودکان کار تن فروشان دست فروشان, و رواج فقر, تا مغز و استخوان ستمدیدگان که جنسیت نمی شناسد و تنگناهای دهشتناک اقتصادی که مرگ های خاموش آنان را فراهم میسازد؟ کارگران و زحمتکشان را نام نمی برم چون برخی که به مبارزه طبقاتی یا اعتقاد ندارند و یا پشت کرده اند به شنیدن این واژه ها حساسیت دارند!

سالهاست که فردی بنام معصومه علینژاد قمی با برپا کردن چهارشبنه های سفید هدفمند و با پشتوانه های داخلی به رهبری زهرا خانم های رهنمورد و خارجی (به لینک های زیر مراجعه شود) زنان و دختران را برای مبارزه با حجاب اجباری تشویق میکند تا از طریق رسانه های اربابان شاه و ملا چنین القا کند که در ایران خیزش های انقلابی مبارزه برای رفع حجاب اجباری ست و شعار کاملا بی محتوا و ارتجاعی زن زندگی آزادی( توضیح در لینک3) را پرچم مبارزه زنان کند. به راستی آیا بی حجابی مشکل عمده زنان ایران است؟ حجابی که بند ناف اسلام است!

تن فروشی در ایران بیداد میکند که مطمئنا هیچ انسان با شرف و آگاهی موافق نیست که هیچ زنی در ایران و در دنیا مجبور باشد برای یک لقمه نان تن خود را بفروشد، خب, آیا تن فروشی که  سقفی بالای سر ندارد, که دسترسی به وسایل رایگان جلوگیری از بارداری هم ندارد،که دسترسی به بهداشت و درمان رایگان هم ندارد، که سقط جنین در ایران هم قانونی نیست، چطور بی حجابی میتواند مشکل حیاتی اش یعنی ایجاد کار و تهیه یکی لقمه نان و سقفی بالای سرش را برطرف نماید؟ مگر نابودی رژیم سرمایه داری اسلامی, همتای رژیم سرمایه داری شاه, نوکر امپریالیسم با هر جناح و دسته آن!

بی حجابی ،با وجود رژیم اسلامی که حجاب رکن دین آن است چگونه میتواند برای کودکان کار که جنسیت نمیشناسد تحصیل رایگان, مسکن و آینده ای روشن فراهم آورد و آنان را با فراغ بال سر کلاس های درس بنشاند؟

بی حجابی چطور میتواند حقوق ماهها و سالهای عقب افتاده کارگران که جنسیت نمیشناسد را به آنان مسترد کند و آنان را از مزایای عادلانه دستمزد و حق مسکن و حق بهداشت و درمان رایگان بهره مند سازد؟

بی حقوقی چگونه میتواند آینده کاری ی کارگران پیمانی که جنسیت نمیشاسد را حل کند؟

بی حجابی کجا میتواند مطالبات بر حق فرهنگیان بازنشسته که سالهاست برای آن مبارزه میکنند و الگوی مقاومت در مسیر انقلاب اجتماعی شده اند را به آنها پرداخت نماید؟

بی حجابی چگونه میتواند ستم و تبعض مضاعف شاه و ملا را بر کرد و بلوچ و ترکمن و لر و ترک نابود کند؟

بی حجابی چگونه میتواند آزادی بیان و اندیشه در جامعه ایجاد کند که دانشجویان, محصلین و هر آزادیخواه دیگری بتواند نظراتش را بی آنکه مورد آزار و شکنجه و تعقیب قرار بگیرد بیان کند؟

بی حجابی کحا میتواند اعتیاد را در جامعه ما ریشه کن کند

بی حجابی چگونه میتواند شکنجه را ممنوع اعلام کند!

 

زمان شاه ستمگر هم بی حجابی بود 

 اما تهیدستان همواره مجبور بودند برای یک لقمه نان روزانه خونخود را بفروشند. فقر و تبعیض و محرومیت های مضاعف قومی و نژادی ,نه حجاب نه بی حجابی مشکل گشای آنان نیستند اگر چه آنان بی وقفه از حقوق زنان در میدان های مبارزه در طول تاریخ دفاع جانانه داشته اند همانگونه که کردستان قهرمان و زاهدانِ الگوی مردم ایران امروز چنین میکنند!


زمان شاه ستمگر هم بی حجابی بود 

 اما دگر اندیشان روشنفکران کمونیست توسط ساواک بی همه چیز شاه دستگیر میشدند یا زیر شکنجه آنان را به قتل میرساندند یا پس از تجاوز و هزاران نوع شکنجه اعدام میکردند چطور بود که همسر شاه که بی حجاب بود هرگز به جنایات شاه در حق آزادیخوهان هیچ برخوردی نداشت تازه پرویز ثابتی حیوان بیمارگزارشات جنایاتش را  به عرض او میرساند؟

آنچه مشکل و دشمن اصلی ماست امپریالیسم مرتجع است که یک روز شاه ستمگر با ساواک آزادیخواه کُش را برای ما " به ارمغان" میآورد یک روز هم ملای ستمگر که با بودجه های " شاهنشاهی" کثافت دین و نظارت بر کتاب های درسی ما توسط ملاها را در جامعه ترویج داد است.

امپریالیسم دشمن اصلی ماست که جنایتکارانه لمپن های مرتجعی امثال  رضا پهلوی بچه ستمگر، معصومه علینژاد مزدور و مهره رژیم اسلامی , حامد اسماعیلیون و ... را از طریق رادیو تلویزیون هایش ترمز انقلاب اجتماعی در ایران میکند. زنان "مشهوری" امروز از شعار " زن زندگی آزادی" دفاع میکنند که مدافع سرسخت ممنوعیت حق سقط جنین برای زنان هستند، زنانی امروز از این شعار دفاع میکنند که شکم گرسنه کودکی که در سرمای زمستان در مترو در کنار خانواده اش فال حافظ میفروشد را نمیبنند, حتی اگر خودشان از فقر برخاسته باشند, آنان فقط " وظیفه" دارند که از "انقلاب زنانه زن زندگی آزادی" ساخته دست اصلاح طلبان رژیم اسلامی دفاع کنند تا عمر ننگین رژیم اسلامی نوکر امپریالیستها را چند صباحی بیشتر...

اینکه بگویند حجاب در محل کار باعث " آسیب های جانی" برای کارگران زن میشود، نیز عذر غیر موجهی ست که در ابتدا به شرایط کاری کارگران نمیپردازند مگر وقتی کارگران زن در موقع جابجایی در پشت یک وانت با روشن کردن پرموس آتش گرفتند یا سقف محل کار بر سرشان خراب شد یا... حجاب باعث آن بود؟ فرض محال که رژیم زن ستیز اسلامی با بی حجابی موافق شد آیا مشکلات اقتصادی مملکت ما که جنسیت نمی شناسدحل میشود؟

شعار" زن زندگی آزادی"  توپی ست که بازی با آن به زنده ماندن رژیم سرمایه داری اسلامی که مانند رژیم سرمایه داری سلطنت نوکر امپریالیسم مرتجع است کمک میکند تا از هیچ جنایتی در سرکوب مبارزه برای سرنگونی, در حق مردم ما برای راضی نگاه داشتن جیب اربابان جهانی اش و جیب های خودش کوتاهی نکند! 

همین امروز مردم در ایران فریاد میزنند : روسری بهانه است کل نظام نشانه سمبارزه طبقاتی که  

مبارزه طبقاتی که در ایران سالها اگر چه بدون سازماندهی و تشکل برپا است را حق  ندارید با  شعار تهی و ارتجاعی  "زن زندگی آزادی" به عقب برانید. 

مرگ بر امپریالیسم مرتجع دشمن مردم ایران و جهان

مرگ بر رژیم اسلامی نوکر امپریالیسم با هر جناح و دسته جنایتکار آن

مرگ بر ارتجاع  چه شاه باشه چه ملا

مرگ بر نوکران رنگارنگ امپریالیسم زیر هر پرچم و تحت هر نامی

 متشکل و پیروز باد خیزش های انقلابی ستمدیدگان در جهت سرنگونی رژیم کودک کُش اسلامی در ایران

نان کار مسکن آزادی و استقلال 

صبا راهی

 

هفت مارس دوهزار و بیست و سه

لینک های شماره یک

مجسمه بی حجابی تلاشی مذبوحانه در تقابل با خروش مبارزات اخیر

https://neweshtejat.blogspot.com/2018/02/blog-post.html

فریب مجسمه های بی حجابی "کاری" از اصلاح طلبان جانی

https://neweshtejat.blogspot.com/2018/02/blog-post_98.html

 

 

چه کسی علینژاد را به کاخ الیزه برد؟

  https://neweshtejat.blogspot.com/2023/02/blog-post_20.html

 

کدام آزادی؟

https://neweshtejat.blogspot.com/2022/11/blog-post_25.html

 

ترانه هایی از کودک کار

https://www.youtube.com/watch?v=p3TW0oo2B8s

https://www.youtube.com/watch?v=wABq6N0zAtg

در پخش لینک ترانه های کودک کار یار باشیم.

 

  

۱۴۰۱ اسفند ۱۳, شنبه

کتاب "هماره زندگان تاریخ" اثر رفیق فریبرز سنجری

 


کتاب “هماره زندگان تاریخ!” اثر رفیق فریبرز سنجری، مجموعه‌ای از اسناد واقعی و ارزشمند مربوط به تاریخ، حیات، عملکرد و نظرات چریک‌های فدایی خلق ایران، یعنی بزرگ‌ترین سازمان چپ خاورمیانه در دهه هفتاد میلادی را در اختیار علاقه‌مندان و به ویژه نسل جوان قرار می‌دهد. این اثر ارزشمند را می‌توانید از طریق کتاب‌فروشی الکترونیک سایت سیاهکل تهیه کنید.

هماره زندگان تاریخ! رفیق فریبرز سنجری
هماره زندگان تاریخ! - چریک‌های فدایی خلق ایران (siahkal.com)

گوشه‌هایی از شکنجه در ساواک

 



........

پس از آن که بازجویان دیدند زمان می‌گذرد و با آن حد از شکنجه به هدفشان نرسیده‌اند، شکنجهپ دیگری را شروع کردند. به همین دلیل هم آنها جعبه ای (بزرگتر از یک جعبه کفش) که سیم‌های زیادی به آن وصل بود و در انتهای هر سیم گیره‌ای وجود داشت، آوردند و با خونسردی تمام شروع کردند به وصل کردن این گیره‌ها به نقاط حساس بدنم مثل پوست گردن، پوست سینه، پشت پلک چشم‌ها و قسمت زیر شکم و سپس شروع کردند به من شوک الکتریکی دادن. با وجود گذشت سال‌ها از این وحشیگری، من هنوز هم نتوانسته ام کلماتی را برای توصیف درد واقعی ناشی از این شکنجه پیدا کنم. همان شکنجه ای که بطور روزمره در ساواک شاهدش بودم و امروز می‌شنوم که سر شکنجه‌گر ساواک آن را انکار می‌کند!

در مدتی که شوک الکتریکی می‌دادند، احساسم این بود که در آتش می‌چرخم. آخر آنها در همان حالت آویزان بودن مرا شوک الکتریکی می‌دادند و با این کار احساس می‌کردم که تمام بند بند بدنم می‌سوزد. چون دستانم به وسیله دستبند فلزی به میله‌های فلزی وصل بودند، فشار بدنم بر دستانم با آتشی که شوک ایجاد می‌کرد، وضع به واقع دردناکی را به وجود آورده بود

متن کامل مقاله را در لینک زیر مطالعه نمایید.

گوشه‌هایی از شکنجه در ساواک! - چریک‌های فدایی خلق ایران (siahkal.com)

برای  کمک به ارتقاء سطح آگاهی نسل جوان از جنایات ساواک شاهنشاهی  در پخش ونشر این گونه مستندها مسئولیت پذیرباشیم